رویای لعنتی

ساخت وبلاگ

گمان می بردم عشق، جایزه ای است که خدا به تو می دهد، اگر سعی کنی آدم خوبی باشی و دنیا را برای دیگران شادتر و زیباتر کنی.

اشتباه می کردم. دنیای شادتر و زیباتر، جایزه ای است که خدا به کسانی می دهد که دنبال عشق خودشان می روند.

رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 73 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14

اولین باری که دلت عمیقا بشکند، خرده هایش فرو می ریزد توی تمام زندگی ات. دست و پایت را خراش می دهد و پرکردن جای خرده ها، کار هر کسی نیست. دل که شیشه نیست تا وقتی شکست، شیشه بر بیاوریم یک دل دیگر جا بیندازد، از اولی بهتر. حالا دلی داری که تکه هایی از آن از دست رفته و لبه های تیزش با هر رنگ و بو و نوای آشنایی، در روحت فرو می رود. از آن به بعد هر بار که دلت بشکند، فقط لبه های شکسته اش تغییر شکل می دهند... اما زمانی می رسد که وسعت آنها به قدری زیاد می شود که هر بی محبتی تازه ای، بزرگ یا کوچک، از بینشان می گذرد و می افتد ته حفره دلت. دیگر حتی دردشان را حس نمی کنی. فقط روز به روز سنگین ترت می کنند، تا روزی که تو را همراه خودشان بکشند پایین، چند وجب زیر خاک. رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14

تو بهترین اتفاق زندگی منی
اما دوست ندارم بیفتی!

رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 67 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14

مردها را کسی مرد نمی کند، خودشان وقتی بزرگ می شوند، وقتی سبیل در می آورند و وقتی به سربازی می روند، مرد می شوند. از خیلی سال پیش، زن های فامیل و در و همسایه با دیدن آنها مدام گفته اند: «ماشاالله، مردی شده برای خودش!» زن ها یک مرد لازم دارند تا زن باشند. یک مرد باید انتخابشان کند و زن بودنشان را تحسین کند تا حس کنند خانمی شده اند، حتی برای خودشان. برای همین است که زن ها در روز زن، هدیه هایی را که از مردشان گرفته اند، به رخ همدیگر می کشند، ست نقره، موبایل، سینه ریز طلا. هرقدر هدیه گرانبهاتر، لابد مردشان عاشق تر و سر به خانه تر. این جور وقت ها حتی اگر چند دست مانتو و شلوار و کیف و کفش برای خودت بخری، باز هم زنی سر راهت سبز می شود که بگوید: خودت خریدی؟ خیلی بی عرضه ای! اما تو خوب می دانی کسی که این حرف را می زند، یک سینه ریز یا انگشتر را با چه حجمی از غصه تاخت زده است. رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14

مربع کوچک آبی که آن پایین، گوشه سمت چپ، باز می شود، یک خبر کوچک خوشحال کننده دارد، دوستی که لایکی زده، چیزی گفته... این خوشحالی دیری نمی پاید. می رود تا محو شود... گاهی درست در همان لحظه با ماوس، فلش را به طرفش می برم. فلش، دستی می شود که نگهش می دارد مربع کوچک آبی و خبر کوچک خوشحال کننده اش را. نگاهش می کنم، آن قدر که سیراب شوم. بعد کنار می کشم تا اگر دلش خواست، برود. اما باز دلم نمی آید، تا می خواهد کمرنگ شود، دوباره نگهش می دارم... می توانم این کار را بارها تکرار کنم، تا وقتی دلم بخواهد. کاش همه دلخوشی های زندگی، مربع های کوچک آبی رنگی بودند که می شد با اشاره دستی نگهشان داری. کاش همه دوست داشتنی های زندگی را می شد قبل از کمرنگ شدن، دوباره برگردانی... و آن وقت سیر نگاهشان کنی... تا هر وقت که دلت بخواهد. رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14

کسی که هر بار با باد بهار می آید و با نسیم پاییز می رود، رفتنی است. تو کسی را می خواهی برای روزهای سرد تا گرمت کند، نه آن که تنها در روزهای گرم کنار توست. نشانه ها را جدی بگیر. رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14

زندگی طبیعی یعنی به دنیا بیایی، به دنیا بیاوری و بمیری. به‌دنیا آمدن و مردن محتومند، اما به دنیا آوردن نه، همان‌طور که ازدواج هم، عاشق شدن هم. تا وقتی بخش‌های غیرمحتوم سرنوشتت را از سر نگذرانده‌ای، شاید بتوانی فکر کنی که عشق می‌تواند دنیایت را زیر و رو کند. می‌توانی برای خودت خیال ببافی و تصویری از مرد یا زنی بسازی که تنها برای خوشبخت کردن تو به دنیا آمده است. واقعیت این است که هر آدمی خودش، و فقط خودش، برای خوشبخت کردن خودش لازم است- گیریم که کافی نباشد- اما تا وقتی مجردی، می‌توانی همیشه به امید روزی باشی که رویایت رنگ واقعیت بگیرد و به سراغت بیاید. شاید کسی نتواند روزها برای همراهی در برابر مشکلات زندگی با تو باشد، اما هیچ کس نمی‌تواند رویای آمدن چنین کسی را از خواب‌های شبانه تو بدزدد. می‌توانی خیال کنی چقدر خوب می‌شود اگر عاشق شوی، اگر ازدواج کنی، اگر بچه‌دار شوی... شاید وقتی این اتفاق‌ها را یکی‌یکی تجربه کردی، آن‌قدر سرت شلوغ شود که حتی به یاد نیاوری چه فکر می‌کردی تا ببینی چه شد. دیگر شب‌ها خواب‌های رنگی نمی‌بینی. واقعیت با همه زشتی‌ها و تلخی‌ها و البته زیبایی‌های گاه به گاهش در برابر توست، دیگر چیزی از مراحل زندگی باقی نمی‌ماند جز همان سرانجام محتوم. طولانی شدن دوران مجردی، مثل خوابی است که هنوز در پی شیرینی رویای سرشب، خودش را کش می‌دهد تا شاید بقیه ماجرا را به تو نشان بدهد. رویای لعنتی...
ما را در سایت رویای لعنتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anidalton بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 2:14